حالا این چیزی است که من آن را رابطه خواهر و برادر واقعی می نامم - آنها یک تیم هستند! و آنها به طرز احمقانه ای سوزانده شدند، زیرا خواهر در پایان با صدای بلند پرسید که آیا او داخل او آمده است یا خیر. و به این ترتیب - تمام حرکات به دقت و به خاطر سپردن - بدیهی است که آنها این کار را برای اولین بار انجام نمی دهند.
آفرین، سیاهپوست، مثل یک مته کار کرد. حالا بعد از پیچ بزرگ، بیدمشک دخترخوانده آنقدر تنگ نخواهد بود.