مربی یک راسو است که در رختکن به دختران نگاه می کند. اما هنگامی که بسیاری از زنان اغوا کننده در یک مرکز تناسب اندام مشغول هستند - چرا از دیدن شکاف لذت نبرید. و بنابراین سرنوشت خود او را با خروس برهنه اش به دستان یک سبزه هل داد. آیا واقعاً فکر می کردید که او چنین هدیه ای را رد کند؟ او آن را مکید، و شما نمی توانید او را باز کنید. اما او آن را به خوبی مکید - درست در گلویش، تمام شیشه از انتها.
مینکس پیر حتی به این واقعیت که پسر کوچکش است نگاه نکرد و باعث شد او را در هر موقعیت شناخته شده ای به لعنت بفرستد. از فریادهای پرشور او میتوان فهمید که او از اندام جوان پسر جوان و دوست دمدمی مزاج او خوشش میآمد. به نظر می رسد که اگر می توانست، نه تنها خروس را با خوشحالی بلعیده بود، بلکه کل پسر را نیز می بلعید. مادر با لذت های جنسی بیگانه نبود و چیزهای زیادی به اغواگر جوان آموخت.
سرد! اتفاقا من هم میتونم انجامش بدم...